اعتماد و پیشرفت در ورزش(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
برای پیشبرد امور جمعی و اجتماعی در هر حوزهای از جمله ورزش، «اعتماد» میان اجزاء و عناصر تشکیل دهنده و فعال، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. طبیعی است که در فضای بیاعتمادی و سوءظن و کدر، انسجام و یکپارچگی بایسته چهره نمیبندد و تفرقه و باندبازی و بدگمانی و اتهام و... به جای آن مینشیند. یکی از نکات و هشدارهایی که برحسب وظیفه در قبال ورزش برای خود قائل بوده ایم و بارها به مناسبتهای مختلف خطاب به مسئولان و مدیران ورزش به صراحت مطرح کردهایم، همین موضوع اعتماد و اهمیت آن در تحقق اهداف جمعی بوده است.
وقتی افراد به فرد یا مدیر یا مجموعه یا رسانه یا... اعتماد کردند، آن اعتماد به دنبال خود موجب اعتبار میشود و با فراهم آمدن چنین شرایطی، بر فضای مناسباتی، « احترام» و رعایت حرمتها نیز حاکم میشود. بدون تعارف، این اصل هم مثل خیلی از اصول و شرایط کارساز و گره گشا، در ورزش ما وعلی الخصوص از سوی مدیران و مسئولان آن، یا اصلا رعایت نشده و نمیشود و یا خیلی کمرنگ و بیاهمیت است و البته از رهگذر آن، ضربات زیادی- خاصه از حیث فرهنگی و اخلاقی- به ورزش ما وارد شده و شاهد حرمت شکنیها و انگ و تهمتها و... بوده ایم، به طوری که همه میدانیم امروز جامعه ورزش ما از همبستگی و وحدت لازم و بایسته برخوردار نیست و خیلی از رفتارها و اتفاقات و انتصابها و انتخابها و حمایتها و عزلها و تصمیم گیریها و... چون از شفافیت لازم برخوردار نیست، در ذهن علاقه مندان به ورزش علامت سؤال جدی به وجود آورده است.
در مقابل، میشود گفت که یکی از گمشدههای ورزش ما « روراستی و صداقت» است، عنصر و شرطی که هر جا، به ویژه از سوی مدیران و مسئولان رعایت شده، باعث کم شدن مشکلات و تسهیل امور و هموار شدن راه شده است.
هفته گذشته رئیسمحترم قوه قضائیه در دیدار با جمعی از نمایندگان مجلس (اعضای کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس) گفت: « باید بررسی کنیم که تاکنون چه مسائلی به اعتماد مردم نسبت به نظام و سرمایه اجتماعی ما خدشه وارد کرده است و در صدد جبران برآییم...» بدیهی است مخاطب این سؤال و سخن منطقی رئیسقوه قضائیه فقط آن نمایندگان محترم نبوده و همه، خاصه کسانی که اینجا و آنجا ردای مسئولیت بر تن دارند- به ویژه در شرایط کنونی جامعه- باید این سؤال را نزد خود و همکاران و مشاوران نزدیک خود مطرح کنند و درباره آن به بحث و نتیجه گیری بپردازند و تصمیمات عاجل و منطقی و کارآمد بگیرند. مسئولان ورزش هم در این باره نباید بیکار باشند و به وضع و شرایط موجود و حاکم بر ورزش، دل خوش کنند و بدون احساس دغدغه نسبت به وظیفه و حوزه کاری، به دنبال مشغولیتها و سروکارهای شخصی و... خود باشند.
همه میدانیم که از کارکردهای اجتماعی مهم ورزش، ایجاد حس دلگرمی و نشاط و امیدآفرینی و وحدت و انسجام ملی و ارتقای روحیه وعرق وطنی و... است. در کاروبار ورزشی که نتواند چنین کارکردهایی از خود بروز دهد و مثلا به وحدت و انسجام اجتماعی کمک نکند و بدتر از آن، به تفرقههای رنگی و قومی و... دامن بزند، حتما باید تجدید نظر کرد و در آن از حیث منش و روش دست به اصلاح و تغییرات بایسته زد.
متاسفانه ورزش ما، به ویژه در دوره مدیریت قبلی، در این باره کوتاهیهای بسیار داشته، آنچنان که نتیجه بعضی از عملکردهای مشکوک و سؤال برانگیز بعضی از آن نامدیران به اصطلاح مسئول! موجب شده بود تا رقابتهای سالم میان تیمها و دوستداران آنها، به تهمت و تنفر منجر شود و... که داستان مفصلی دارد.
بر مدیران فعلی ورزش است که در این باره جبران مافات کرده و با رفتار وعملکرد شفاف و صادقانه، به نوبه خود اعتماد مردم و علاقه مندان ورزش را احیاء و بازسازی کنند و به معنای واقعی کلمه، مسئولیت خود را جدی بگیرند. تنها در این صورت (جلب حمایت و اعتماد علاقه مندان و خانواده ورزش) است که راه تحقق اهداف ملی ورزش هموار میشود.
در هر حال به گواه کارشناسان و اهل فن، ورزش کشور ما از حیث عوامل و شرایط مادی و انسانی برای اینکه درمسیر پیشرفت با سرعت بیشتری حرکت کند، کمبودی ندارد، ولی آنچه که مانع از این حرکت میشود، عدم رعایت بعضی از اصول کارساز و ضروری مثل نظارت، شایستهسالاری، شفافیت، صداقت و اعتماد و احترام است که بیش از هرکسی باید از سوی مدیران ورزش، رعایت و اعمال شود.